۱۳۹۴ مرداد ۱۸, یکشنبه

"قلعە سردار بردار"


روزنامە شرق ١٨/٥/١٣٩٤ تیتر زدە بود  "فساد سیاە سازمان یافتە" در این گزارش روزنامە شرق از فساد در ردەهای بالای حکومت بحث شدە است هرچند این مسئلە موضوعی جدید نیست و مسئلە فساد حکومتی نە تنها در ساختار جمهوری اسلامی وجود دارد بلکە یکی از دلایل ماندگاری این رژیم وجود همان مافیای فساد هستند کە در نهادهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی نفوذ کردە و هرگاە کە منافع آنها با چالش روبرو شود سرکوب مردم را بە شدیدترین شیوە ممکن انجام میدهد تا همچنان بتوانند منافع مافیای خود را حفظ کنند جدا از این مسئلە فساد در ساختار حکومت ایران، در ساختار حکومت جمهوری اسلامی   نهادهای قانونی برای فساد و رشد مافیاها تعبیە شدە است مانند بنیاد قدس رضوی، مسجد جمکران، بنیاد مستضعفین و ...


مسئلە این  نوشتە بررسی ساختار فساد حکومتی قانونی و غیرقانونی نیست، بلکە موضوع اصلی قربانیان فساد حکومتی در ایران است در همە پروندەها شاکی اصلی دولت است و در روزنامەها تنها از  متهمینی سخن بە میان میآید کە از  افراد ردە بالای حکومتی هستند و هرگز پای قربانی بە میان نمی‌آید و کمتر از مسئولین ردە پایین بحث میشود.
شاید عدەای از خوانندەهای این ‌نوشتە تصورکنند کە ادعای عدم حضور قربانی بە مفهوم  تاراج ثروت ملی است، ثروتی کە باید صرف تسهیلات و آیندە جوانان شود. نە مسئلە تاراج ثروت ملی نیز نیست در این  نوشتە دو مسئلە از اهمیت برخوردار است:
 ١: فساد در ساختار حکومتی بە وسعت ایران است  و تنها در تهران و یا شهرهای بزرگ ایران فوکوس نشدە است، بلکە همە شهرهای ایران قربانی مسئولین فاسد هستند بە جرئت میتوان گفت بعضی از شهرها کە در نقطە کور رسانەای قرار دارند فساد افسارگسیختەتر از تهران است هرچند شاید از لحاظ رقمی کمتر باشد اما پنهانتر از تهران است.
٢: در اکثریت این پروندەها افرادی هستند کە مستقیم توسط مفاسد حکومتی قربانی میشوند این افراد در دوران شکلگیری فساد از این موضوع باخبرشدە و در تلاش بودند جلوی فساد را بگیرند اما  مجرمین با استفادە از ارگانهای حکومتی و با بکارگیری قدرت قانونی خود این افراد را از سر راە خود حذف کردە و آنها قربانی مافیای حکومتی شدەاند.
برای تبیین مسئلە بگذارید آنچە برسر خودم گذشت برایتان توضیح دهم
مسئلە دومین تخریب "قەڵای سەردار" در بوکان است تخریب دوم در بخش جنوبی "قەڵای سەردار" صورت میگرفت آنچە طی دو ماە رویداد بدین شکل بود:
در بخش جنوبی "قەڵای سەردار" توالت مسجد جامعە شهر وجود داشت این قەڵا کە قدمت بناهای اعیان آن بە حاکمیت دوران  ناصرالدین شاە قاجار بر میگشت در دهە ٦٠ توسط سپاەپاسداران  تخریب و تصاحب شدە بود؛ اما قدمت تپەای کە قەڵا بر  روی آن ساختە شدە بود بالغ بر ١٠هزار سال است. در طی ساخت و سازی کە در تیرماە سال ١٣٩٠ شروع شد بخشی جنوبی و قسمتهای از شرق تپە کاملا تخریب شد و این بخش از تپە را کاملا برداشتند و فضای تقریبی ٣٠٠ متر مربع را تعبیە کردە بودند.
 پیمانکاران میخواستند محل توالت و وضوگاە  مسجد جامعە را بە پاساژی تبدیل کنند و بە همین دلیل این قسمت از تپە را کاملا تخلیە کردە بودند دلیل برداشت کامل این قسمت از  تپە این بود کە زیرزمین پاساژ همچون گذشتە بە  توالت و وضوگاە تبدیل کنند و طبقەهای بعدی بە محلی تجاری تبدیل شود  در ظاهر مسئلە پیمانکار و صاحب آن ادارە اوقاف شهرستان بوکان بود چون طبق سند این قسمت از "قەڵا" در وقف مسجد جامعە شهرستان بوکان قرار داشت.
مهندس اجرا کنندە آن کامل برزنجە و ناصر کریمی جوان بودند و سرمایەگذاران آن ناصر کریمی جوان، کامل برزنجە و  سید رضا هاشمی(رضا سید انور زنبیل) بود آنها ٤٠% از مغازەها را در قبال پرداخت کلیە هزینە ساخت پاساژ صاحب میشودند و ٦٠% بقیە بە ادارە اوقاف، شهرداری، فرمانداری، سپاە پاسداران و نمایندە وقت بوکان( محمد قسیم عثمانی) تعلق میگرفت.
بعد از آغاز عملیات خاکبرداری[1] و اطلاع مردم از این مسئلە، من و عدەای از معتمدین شهر در طی شکوائیەای در دادگاە عمومی شهرستان بوکان خواهان جلوگیری از تخریب قەڵا شدیم این افراد ١٥٠ نفر بودند کە در بین آنها  مهندس، معلم،  بازاریان، کارمندان دولتی، پزشک  بودند. آنها نامەای خود را تحت عنوان فعالین مدنی نوشتە بودند.
روز ١/٦/١٣٩٠ نامە فعالین مدنی و مسئلە شکوائیە در دادگاە عمومی رسانەای شد و در سایت ایسنا درج گردید.
بعد از این مسئلە روزنامە اعتماد در صفحە جامعە خود در همان تاریخ از این موضوع پردە برداشت
٥ روز بعد طی تماسی تلفنی از روزنامە روزگار با من و آقای امیر کدخدا محمدی در مورد غیرەقانونی بودن تخریب تپە قەڵا با این روزنامە مصاحبەای تلفنی داشتیم  روزگار  تیتر زدە بودند "قلعە سردار بردار" در شب همان روز یعنی ٦/٦/١٣٩٠ در بخش اتاق خبر شبکەای ماهوارەای من و تو مسئلە تخریب تپە "قەڵای سەردار" و مصاحبەای انجام شدە با روزنامە روزگار بررسی شد.
بعد از آن تلفنهای مشکوک و تهدید آمیز برای شخص من شروع شد (بندە ٩ ماە قبل از این تاریخ بە اتهام "تبلیغ علیە نظام" در محل کار خود دستگیر شدە بودم و مدت ٣٥ روز را در زندان اطلاعات سپاە در ارومیە گذراندم و بعد از ٣٥ روز با وثیقە ٥٠ میلیون تومان آزاد شدم).
طی تلفنی از دفتر فرماندار وقت آقای حسن عباسی، وی خواهان آن شد کە میخواهد مجوز انجمن دوستداران آثار تاریخی "ایزیرتو" ( در آن موقع بندە دبیر انجمن مذکور بودم) را روئیت کند.
درتاریخ ٨/٦/١٣٩٠ از طرف ادارە حراست بیمارستانهای استان اورمیە(حراست دانشگاە علوم پزشکی اورمیە) از من خواستە شد کە روز شنبە ١٢/٦/١٣٩٠ بە این ادارە مراجعە کنم و نامە اخراجی خود را دریافت نمایم.
روز ١٢م من صبح ساعت ٦ بە اورمیە رفتم و ساعت ٨:٣٠ نامە اخراجیم را دریافت کردم و بعد از نوشتە اعتراضنامەای، مرکز حراست را ترک کردەام ساعت ٩:٣٠ طی تماسی تلفنی بە من اطلاع دادند کە اطلاعات سپاە خواهان دستگیری دوبارە تو است و تا چند دقیقە دیگر بە منزل شما میرود بعد از مراجعە نیروهای امنیتی بە منزل ما و مطلع شدن از عدم حضور من وسایل شخصی و کتابهای من را باخودشان بردە بودند و در همان روز آقای کدخدا محمدی نیز  در دفتر مهندسی خود دستگیر شدە بود.
من همان روز با سە وکیل در تهران صحبت کردم آنها گفتند تو پروندەای قبلی داری و در صورت دستگیری مجدد حکم سنگینی خواهی خورد در صورت توان پیگیری موضوع باش و ببین دلیل مراجعە دوبارە چیست؟
بعد از آن من سعی کردم بفهمم اتهام جدیدم چیست؟ فردی قابل اعتماد ادعا نمود کە من اتهامم اقدام علیە امنیت ملی  و تبلیغ عملی ضد نظام است. با توجە بە دو اتهام و اتهام قبلی سرانگشتی حساب کردم حکم زندان احتمالی من بالغ بر ٥ سال خواهد بود، طی تصمیمی اجباری از ایران خارج شدم بعد از خارج شدن از ایران بالغ بر یک هفتە روزانە افرادی از نیروهای امنیتی بە منزل ما مراجعە میکردند و آدرس من را میخواستند بعد از درج خبر خروج من از ایران توسط خبرگزاری کوردپا دیگر افراد امنیتی مراجعە نکردند.
آقای کدخدا محمدی بە دلیل عدم وجود هیچ سندی برای تفهیم اتهام  دو روز بعد با وثیقە ٣٠ میلیون آزاد شد وی بعد در دادگاە انقلاب مهاباد بە ٦ ماە زندان تعلیقی محکوم گردید.
بعد از خروج از ایران بعدها فهمیدم کە سرمایەگذاران تخریب قەڵا یعنی ناصر کریمی جوان، کامل برزنجە و  رضا هاشمی از نفوذ خود در  اطلاعات سپاە استفادە کردەاند و پروندە اقدام علیە امنیتی ملی را برای من تشکیل دادەاند آنها در قبال این پروندە از سهم خود دو دهنە مغازە بە حاجی زادە رئیس اطلاعات سپاە بوکان واگذار کردە بودند. بعد از دستگیری آقای کدخدا محمدی و خروج من از ایران,  رعب و وحشتی در سطح شهر ایجاد گردید و بقیە دوستان امضا کنندە شکوائیە پیگیر موضوع نشدەاند و تخریب قەڵا و ساخت پاساژ کامل شد.
هرچند مسئلە این فساد دیگر هرگز بە دادگاە ارجاع دادە نشود و پوشیدە ماند. اما بە دلیل قابلیت  ساختاری رژیم برای رشد گروههای مافیای و عدم وجود قاطعیت در اجرای قانون  در پروندەهای بررسی شدە از فساد حکومتی هرگز همە ابعاد آن بررسی نمیشود و قربانیهای آن آشکار نمیگردد.
 فساد حکومتی در ایران مختص بە یک ارگان و  یک دولت و یا یک باند فکری و سیاسی  درون رژیمی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی نیست. بلکە ساختار توتالیتار جمهوری اسلامی اجازە رشد گروههای فساد مالی و مافیای  را میدهد و هر باند سیاسی کە در قدرت باشد ساختار توتالیتاریسم ، فاسد قضایی و  قدرت رهاشدە و فساد موجود در نیروهای امنیتی امکان فساد و رشد مافیاهای مختلف زمین، مواد مخدر و غیرە را فراهم نمودە و این مافیاهای بەراحتی  افراد و گروههای کە در سرراهشان  قرار میگیرند از طریق قانونی یعنی بکارگیری   نیروها امنیتی و دادگاههای جمهوری اسلامی مخالفین فساد را  حذف میکنند. و در صورت آشکار شدن یکی مافیاها  تنها با فردی مشخص برخود میشود و ساختار مافیاپرور و دستگاەهای کمک کنندە بە گروههای مافیایی هیچ تغییری نکردە و تنها گروە کوچک آشکار شدە و افرادی کم قدرت  از حلقە مافیای حذف میشود. و همین مسئلە هم باعث شدە است کە در تمام ٣٦ سال گذشتە مردم  سالیانە با پروندەهای کلان مافی کە با استفادە از قدرت ارگانهای حکومتی انجام شدە است روبرو میشویم در گذشتە رفیق دوست بود و حال زنجانی و غیرە




[1] در تمام مدت خاکبرداری با استفادە از گونی امکان دیدن مراحل خاکبردار وجود نداشت گمان بر آن میرفت چون یک مکان تاریخی را تخریب میکردند مخربین در فکر پیداکردن آپار قیمتی در طی این تخریب بودند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر